گندم (Triticum aestivum L) مهمترین غله زراعی برای اکثر جمعیت جهان است. غذای اصلی حدود دو میلیارد از مردم (36درصد از جمعیت جهان) محسوب می شود و تقاضا برای این محصول به خصوص در کشورهای در حال صنعتی شدن رو به افزایش است. این گیاه عملکرد پتانسیل بینظیری دارد. با این حال، تولید گندم به دلیل قرارگرفتن در معرض تعداد زیادی تنشهای زنده و غیر زنده، محدود می گردد. در بین تنشهای زنده، حشرات کاهش قابل توجهی در عملکرد ایجاد می نمایند.
آفات گندم: از جمله آفات بسیار زیان رسان گندم، سن گندم، کرم برگخوار، سوسک برگخوار غلات، شته گندم، ملخ، کرم سفید ریشه و کرم ساقه خوار می باشند.
سن گندم:
از رایجترین آفات گندم که در اکثر مراحل رشد گندم توانایی حمله به این گیاه را دارد، سن گندم است. این گونه از آفت مقدار محصول گندم را به شکل قابل توجهی کاهش میدهد. علاوه بر کاهش چشمگیر حجم محصول، این آفت بر روی کیفیت گندم نیز تاثیر مخربی دارد.
این آفات در اکثر مناطق کشور ایران دیده میشود. در واقع تنها نقاط ایران که از شر این آفت موذی در امان ماندهاند، مناطق شمالی و جنوبی کشور هستند. مهار سن گندم در مراحل اولیه هجوم این آفت به گیاه کار آسانی است. سمی که برای از بین بردن و مهار سن گندم استفاده میشود تری کلروفین است. استفاده از این سم در مناطقی که احتمال بادبردگی (جابهجایی خاک از محل خود) داشته باشند، مناسب نیست. علت این موضوع کم کردن اثربخشی این سم توسط باد است.
- آفت مناطق گرم و خشک است (بهار خشک و کم باران)
- بیشترین سازگاری را در 50-25 درجه عرض جغرافیایی دارد
- قدرت مهاجرت و دیاپوز اجباری موجب سازگاری آن شده
- منابع غذایی، اماکن مناسب دیاپوز و شرایط اقلیمی انتشار آن راممکن کرده است
- دما نقش اساسی
- میزان بارندگی
- وسعت کشتزارهای گندم و جو
خسارت سن گندم
کمی( در دیم مهمتر است)
تغذیه از برگ: خشکی برگ در باالی محل نیش و کاهش سطح فتوسنتز
تغذیه از ساقه: خوشهها سفید و پوک میشوند.
تحریک بوته و تولید ساقه و جوانه ثانویه که خوشه نداده یا خوشه ضعیف و غیرقابل برداشت میشود و موجب کاهش شدید راندمان میشود.
گاهی غلبه علفهای هرز و توسعه آنها و کاهش راندمان
تغذیه از خوشه: پوکی دانهها یا خشکی خوشه
خسارت کمی سن مادر با تراکم 5/3-7/1 عدد در مترمربع= 202-130 کیلو در هکتار
کیفی: کاهش کیفیت آرد و از دست رفتن قابلیت نانوایی
حداکثر درصد سن زدگی قابل قبول دانهها = 3%
عوامل موثر بر طغیان و پراکنش جمعیت سن :
شرایط آب و هوایی
- منابع غذایی
- اماکن مناسب زمستانگذرانی
- مهاجر شدن آفت در اثر دخالت در پناهگاهها
- فشار بر عوامل مفید و دشمنان طبیعی بویژه زنبورها
- کشت ممتد گندم و جو و حذف تناوب
- کاربرد کودهای ازته و فسفره
- کاربرد با تاخیر علف کشها
- کشت ارقام دیررس
مهمترین عامل محدود کننده سن:
- آب و هوا (بارانهای شدید در فصل ریزش سن)
- مرگ و میر تخم و پورهها و افزایش پارازیتیسم تخم
- زودرسی گندم و تاخیر در تخمریزی سن
- عدم تقارن رشد حشره با گیاه و تغذیه ناکافی که باعث مرگ و میر در پناهگاهها و کاهش تخمریزی میشود.
مدیریت سن گندم:
بهترین روش کنترل آفت باید بر مبنای اقتصادی بودن، دوام و سالمت محیط زیست باشد.
اکنون مهمترین شیوه اقدامی شیمیایی است ولی باید از کاربرد مداوم آفتکشها در بلند مدت
خودداری کرد.
کنترل :
1 –زراعی
- برداشت زود هنگام
- زود کاشتن
- واریتههای مقاوم
- وجین علفهای هرز در تمام فصل
- تناوب با محصوالت غیر غالت
2 -بیولوژیک
مهمترین زنبورهای پارازیتوئید تخم سن
مگسهای پارازیتوئید
سوسکهای شکاری کارابید
عنکبوتها
پرندگان
قارچهای پاتوژن
باکتری B
3 -کنترل شیمیایی سن گندم
اشکالات:کاربرد در زمان نامناسب که تراکم آفت خیلی پایین است.
در شرایط آب و هوایی نامناسب که منجر به تکرار سمپاشی میشود.
استفاده از تولیدات بدون مارک، ارزان که از کشورهای پاکستان و چین و ...وارد میشوند، سموم تاریخ گذشته، بسیار سمی، بادوام و ...
اقدامات : بهترین زمان اقدام – بالغ: با حداقل 4 عدد در مترمربع و قبل از جفتگیری
پوره: در جوانترین مراحل )سن2 و سن3 ،)8-7 عدد در
مترمربع
اثرات جانبی: از بین رفتن دشمنان طبیعی
اثرات باقیمانده روی گندم و علوفه
افزایش مقاومت آفات به سموم
کاهش تحمل گیاهان به خسارت سن و سایر آفات در اثر کاربرد زیاد سموم
کاربرد سموم بایستی بعنوان آخرین راه حل باشد
سن مائورا، سن مغربي (Eurygaster maura L)
سن مغربي يا سن مائورا تقريبآ از سرتاسر نواحي ساحلي شمال ايران به جز منطقة مغان گزارش شده است اما تراكم آن در مناطق گرگان و گنبد بيشتر از ديگر مناطق است. احتمالآ رطوبت و بارندگي يكي از مهم ترين عوامل تعيين كنندة انتشار اين آفت است.
اين سن يك نسل در سال دارد و زمستان گذراني آن به صورت حشرات كامل داراي دياپوز در پاي درختان بلوط و درختچه هاي زرشك واقع در ارتفاعات مشرف به دشت گرگان و مينودشت است.
هر چند كه مناطق انتشار اين آفت رو به فزوني است و تراكم جمعيت آن در سال هاي اخير افزايش يافته است، اما هيچ گاه كنترل شيميايي اين سن ضرورتي نيافته است. كارايي بسيار زياد زنبورهاي پارازيتوئيد تخم يكي از مهم ترين دلايل كنترل طبيعي اين سن در گرگان و گنبد است. ميزان پارازيتيسم تخمها توسط اين زنبورها تا 90 درصد هم مي رسد. اين زنبورها علاوه بر كنترل جمعيت قابل توجهي از آفت، باعث عدم تطابق بين مراحل زيستي اين سن و مراحل فنولوژي گياه مي شوند به طوري كه به هنگام برداشت محصول، حدود 50 درصد جمعيت به صورت پوره ديده مي شود.
مديريت تلفيقي سن مائورا
بسياري از زنبورهاي پارازيتوئيد تخم سن گندم، تخم هاي سن E.maura را نيز پارازيته مي كنند. در بين گونه هاي جمـع آوري و شناسـايي شده در مناطـق گرگان و گنبـد T. grandis وT. basalis از اهميت بيشتري برخوردار هــستند . از مگس هاي پارازيتـوئيـد سن گندم چندين گونه شنـاسايي شده است كه در بين آنـها E. lateralis و E. oblonga اهميت بيشتري دارند.
كنترل طبيعي: اين سن توسط دشمنان طبيعي آن به خوبي صورت مي گيرد و خسارت اندك جمعيت هاي آن در مناطق آلوده قابل تحمل است و كنترل شيميايي آن ضروري نيست. در صورت انجام سمپاشي هاي بي رويه عليه سن مائورا و انهدام دشمنان طبيعي آن ، اين سن به آفت خطرناكي شبيه سن گندم تبديل خواهد شد.
سن مائورا، سن مغربي (Eurygaster maura L)
Eurygaster testudinaria Geoff
HeteropteraScutelleridae))
اين گونه نخستين بار توسط Brown and Eralp (1962)از منطقة تبريز و بر اساس جمع آوري يك نمونة ماده گزارش گرديده است و محقق آن را از منطقة چمستان نور در مازندران همراه با E.maura مشاهده كرده است. اين گونه اهميت اقتصادي ندارد.
Dolycoris baccarum L.
(Pentatomidae, Heteroptera)
اين سن در اكثر نقاط كشور فعاليت دارد و علاوه بر گندم و جو، بسياري از گياهان زراعي و درختان ميوه به عنوان ميزبان آن معرفي شده اند. طبق بررسي هاي رجبي(1379) اين گونه از نظر اكولوژيكي داراي دو شيوة زندگي متفاوت است: جمعيتي كه در زيستگاه هاي طبيعي ساكن است و جمعيتي كه به علل اكــولوژيك خــصوصآ به هــنگام كــافي نــبودن غذا در زيــســتــگاه هاي طــبيــعي، جابجـا مي شــود و خــســارت هايي به مزارع مختلف و باغ هاي ميوه وارد مي كند. اين سن تا دو نسل در سال دارد و زمستان گذراني آن به صورت حشره كامل است.
اكثر زنبور هاي پارازيتوئيد تخم سن گندم و مگس هاي پارازيتوئيد سن گندم به عنوان عوامل كاهش دهندة جمعيت اين گونه نيز معرفي شده اند.
Dolycoris penicillatus (Horvath)
(Pentatomidae, Heteroptera)
اين گونه كم و بيش از نقاط مختلف كشور جمع آوري شده است. بر خلاف گونه D.baccarum در زيستگاه هاي طبيعي واقع در ارتفاعات وروي گياهان مرتعي وگندميان ديگر فعاليت دارد و هيچ گاه در مزارع و باغ هاي ميوه خسارت زا نبوده است. اين سن يك نسل در سال دارد و زمستان گذراني آن به صورت حشرة كامل است.
Carpocoris fuscispinus (Horvath)
(Pentatomidae, Heteroptera)
اين سن نيز در اكثر نقاط كشور كه سن گندم فعاليت دارد، وجود داشته و از گياهان مختلف خصوصآ گندم وجو تغذيه مي كند، اما خسارت آن اقتصادي نيست. اين سن يك تا دو نسل در سال داشته و به صورت حشرة كامل زمستان گذراني مي كند. بسياري از دشمنان طبيعي سن گندم از روي اين گونه نيز جمع آوري شده اند.
سن آئليا (Aelia furcula Fieb)
در بين گونه هاي جنس Aelia ، اهميت اقتصادي Aelia furcula بيشتر است. اين گونه در اكثر نقاطي كه سن گندم فعاليت دارد يافت مي شود، اما تراكم آن در استان هاي غرب كشور(كرمانشاه، كردستان و همدان) و استان مركزي بيشتر است. اين سن بر روي گندم ، جو، يولاف و چاودار خسارت زا است و در زيستگاه هاي طبيعي خود در ارتفاعات از گياهان خانواده هاي مختلف نيز تغذيه مي كند. زمستان گذراني اين سن به صورت حشرة كامل است و در بهار به گندم زار هاي ديم و آبي مجاور پناهگاه هاي زمستانه ريزش مي كند و تمايلي به مهاجرت هاي دور دست ندارد. سن آئليا مراحل تكاملي خود را به مدت 5-8 روز ديرتر از سن گندم آغاز مي كند و به پايان مي رساند و بر خلاف سن گندم دياپوز اجباري نداشته و 20 درصد از جمعيت حشرات كامل نسل اول آن، نسل دومي را آغاز مي كنند كه به دليل در دسترس نبودن غذا و مناسب نبودن شرايط جوي، پوره هاي آن در نسل دوم با تلفات شديدي مواجه مي شوند. در برخي از زيستگاه هاي طبيعي، اين سن نسل دوم خود را كامل مي كند.
سن آئليا (Aelia furcula Fieb)
Aelia melanota Fieb.
(Pentatomidae, Heteroptera)
اين گونه در اكثر نقاط كشور وجود دارد، اما به نظر مي رسد كه بر خلاف A.furcula در مناطق گرم تر و در مزارع آبي بيشتر يافت شود، خسارت اين گونه اقتصادي نيست. اين سن به صورت حشرة كامل زمستان گذراني مي كند و داراي يك نسل در سال است. حشرات كامل نسل اول در صورت مناسب بودن شرايط ممكن است جفت گيري كنند و پوره هاي سن اول و دوم آنها نيز به وجود آيد.
Aelia virgata Klug
(Pentatomidae, Heteroptera)
تقريبآ در سرتاسر كشور وجود دارد اما جمعيت آن به مراتب كمتر از دو گونة فوق است.
Aelia acuminata L.
(Pentatomidae, Heteroptera)
اين سن از مناطقي كه A.furcula وجود دارد، جمع آوري شده است، اما تراكم آن بسيار اندك بوده و خسارت آن اقتصادي نيست.
Aelia rostrata Boh.
(Pentatomidae, Heteroptera)
از بعضي مناطق كشور جمع آوري شده است و اهميت اقتصادي ندارد.
مديريت تلفيقي سن هاي آئليا
كاهش جمعيت دشمنان طبيعي سن هاي آئليا و تخريب مراتع و زيستگاه هاي طبيعي آنها را از عوامل كليدي افزايش جمعيت سن هاي آئليا مي داند.
بسياري از زنبور هاي پارازيتوئيد تخم سن گندم خصوصآ Trissolcus grandis تخم هاي اين سنها را پارازيته مي كنند. علاوه بر اين مگس هاي پارازيتوئيد سن گندم نيز روي اين سنها فعاليت مي كنند كه در بين آنها Elomyia lateralis از اهميت بيشتري برخوردار است.
خسارت سن هاي آئليا اقتصادي نبوده و كنترل شيميايي آنها ضروري نيست و سمپاشي هايي كه براي كنترل سن گندم صورت مي گيرد روي آنها نيز موثر است.
شته هاي زيان آور گندم:
شته هاي زيان آور غلات از آفات درجة دوم مزارع غلات به شمار مي آيند. در بعضي سالها جمعيت و خسارت برخي از گونهها (خصوصآ شته روسي گندم) افزايش يافته و خسارت قابل توجهي به مزارع گندم و جو وارد مي كنند. طبق گزارش سازمان حفظ نباتات سطح مبارزة شيميايي با شته هاي غلات در سال 1379 حدود 17000 هكتار بوده است كه عمدتآ براي كنترل شته روسي گندم صورت گرفته است.
شته هاي زيان آور غلات را از نظر محل فعاليت بر روي گياه به دو گروه تقسيم مي شوند: الف) شته هايي كه روي ريشة گندم و جو فعاليت مي كنند و اهميت اقتصادي ندارند. ب) شته هايي كه روي اندام هاي هوايي گياه فعاليت مي كنند و اهميت اقتصادي آنها بيشتر از گروه اول است. اين شتهها علاوه بر خسارت مستقيمي كه دارند، ناقل برخي از بيماريهاي ويروسي گندم و جو نيز به شمار مي آيند. از گروه اول 2 گونه كم اهميت و از گروه دوم 6 گونه كه داراي اهميت بيشتري هستند، به شرح زير معرفي مي شوند.
شته برگ ال Anoecia corni (Fabricius)
(Anoecidae, Homoptera)
شته برگ ال Anoecia corni (Fabricius)
اين شته بيشتر در شمال ايران، اطراف كرج و قزوين جمع آوري شده است و فاقد اهميت اقتصادي است. ميزبان اصلي آن درخت ال (Cornus ) اسـت وروي برگ آن ايجاد گـال كرده و سپس به طرف ريشة گـندمـيان مهاجرت مي كند.اين شـته در منـاطـقي كه اين درخت وجود نداشتــه باشـد به صورت پارتـنـوژنـز دائم روي ريشة گنـدمـيان زندگي و توليـد مثـل ميكنند.
شته گالي نارون Tetraneura ulmi (L.)
(Pemphigidae, Homoptera)
شته گالي نارون از بيشتر نقاط كشور به ويژه مناطق شمالي جمع آوري شده است و اهميت اقتصادي ندارد. اين شته روي ميزبان اصلي آن كه نارون است ايجاد گال مي كند و سپس روي ريشة گندميان از جمله گندم و جو مي رود.
شته گالي نارون Tetraneura ulmi (L.)
شته روسي گندم Diuraphis noxia (Mordvilko)
(Aphididae, Homoptera)
اين شته از سراسر ايران به غير از حاشية شمالي كشور و منطقة مغان جمع آوري شده است. در سال هاي اخير خسارت اقتصادي آن از استان هاي فارس، همدان، اصفهان، كرمان، مركزي، خراسان، تهران، يزد، سيستان و بلوچـسـتان، كرمانـشـاه و لرسـتـان گزارش شده است. در سال 73-1372 به طور غير منـتـظره اي جمعيت آن به همراه Rhopalosiphum padiدر استان فارس افزايش يافته و خسارت زيادي به وجود آورده است.
برگ هاي آلوده به اين شته در امتداد طولي خود تاخورده و قرمز تا ارغواني رنگ مي شوند. ميزبان هاي آلوده به اين شته در برابر سرما حساس مي شوند.
اين شته زمستان را روي علف هاي هرز ميزبان در حاشية مزارع به سر برده و در پائيز با سبز شدن محصول روي گندم و جو مي روند. شته روسي در مقايسه با ديگر شته هاي غلات به سرما مقاوم تر است و چنانچه درجة حرارت تا حد 5 درجة سانتيگراد هم كاهش يابد قادر به توليد مثل هست، درصورتي كه اين وضعيت در ساير شته هاي غلات به چشم نمي خورد. اين شته در سال هايي كه در پائيز و زمستان درجة حرارت مساعد( بالاتر از صفر) و بارندگي كم باشد توليد مثل آن افزايش يافته و طغيان مي كند. دولتي و همكاران (1374) نيز يافته اند كه با كاهش رطوبت نسبي وبالا رفتن درجة حرارت، تراكم اين شته افزايش مي يابد.
شته روسي گندم Diuraphis noxia (Mordvilko)
شته سبز يولاف Sitobion avenae (Fabricius)
(Aphididae, Homoptera)
اين شته نيز در اكثر مناطق كشور از روي گندميان جمع آوري شده است و گندم، جو و يولاف از ميزبان هاي مهم آن به شمار مي آيند. در مناطق شمالي كشور و مغان جمعيت آن هميشه چشمگير است. اين شته معمولآ با ديگر گونه هاي مهم شته هاي غلات به غير از شته روسي گندم همراه است و اهميت اقتصادي زيادي دارد. برخلاف شته روسي گندم بارندگي و رطوبت براي تكثير و افزايش جمعيت آن مناسب است.
شته سبز يولاف Sitobion avenae (Fabricius)
Rhopalosiphum maidis (Fitch)
(Aphididae, Homoptera)
اين شته نيزدر اكثر مناطق كشور وجوددارد. ميزبان آن گندميان مختلف است و بيشترروي جو فعاليت دارد.
جمعيت هاي خسارت زايي از آن به همراه شته روسي گندم و يا ديگر شته هاي غلات مشاهده شده است.
شته (Rhopalosiphum maidis)
Rhopalosiphum padi L.
(Aphididae, Homoptera)
اين شته در اكثر مناطق ايران روي گندميان مختلف جمع آوري شده است و به همراه شته روسي گندم و يا مخلوط با ديگر شته هاي غلات جمعيت هاي خسارت زاي آن مشاهده شده است.
شتة سبزگندم، شتة سمي گندم Schizaphis graminum (Rondani)
(Aphididae, Homoptera)
اين شته از روي غلات وديگر گندميان در اكثر نقاط كشور جمع آوري گرديده است( رضواني، 1380). طبق بررسي هاي بنداني(1372) اين شته پرجمعيت ترين گونه در منطقة سيستان بوده است. در سال هاي اخير اين شته در مقايسه با ديگر شته هاي غلات از اهميت كمتري برخوردار بوده است.
شتة سبزگندم، شتة سمي گندم Schizaphis graminum (Rondani)
Sipha maydis Passerini
(Aphididae, Homoptera)
اين شته روي گندم و برخي ديگر از گندميان از استان فارس، استان مركزي و اطراف كرج جمع آوري گرديده است (رضواني، 1373). در مقايسه با ديگر شته هاي غلات اهميت چنداني ندارد.
Sipha maydis Passerini
مديريت تلفيقي شته هاي زيان آور غلات:
در بين شكارگرهاي شته هاي غلات گونه هاي مختلفي از جنس هاي Coccinella، Scymnus ، Hippodomia ، Adalia از خانوادة Coccinellidae جمع آوري و شناسايي شده اند كه در كاهش جمعيت شته هاي غلات نقش موثري دارند.
در بين بالتوري هاي خانوادة Chrysopidae گونه هايي از جنس Chrysoperla خصوصآ Chrysoperla carnea در كنترل طبيعي شته هاي غلات اهميت دارند. لارو گونه هاي مختلفي از مگس هاي Syrphidae از شكارگرهاي خوب شته هاي غلات به شمار مي آيند. گونه هايي از عنكبوت هاي شكارگر اين شتهها نيز شناسايي شده اند.
در بين زنبورهاي پارازيتوئيد شته هاي غلات گونه هايي از جنس Aphelinus از خانوادة
Aphelinidaeو گونه هايي از جنس هاي Aphidius ، Diaertiella، Ephedrus ، Lysiphlebus و Praon جمع آوري و شناسايي شده اند.
ــ استفاده از ارقام مقاوم يكي از بهترين روش هاي كنترل شته هاي غلات خصوصاً شته روسي گندم است. در رابطه با شناسايي منابع مقاومت و تعيين مكانيسم هاي مقاومت ارقام گندم در برابر شته هايي غلات.
ــ ارزيابي دقيق ميزان خسارت و تعيين سطح زيان اقتصادي شته هاي غلات خصوصاً شته روسي گندم يكي از نياز هاي اساسي براي مديريت كنترل آنها است و لازم است بررسي هاي دقيقي در اين خصوص صورت بگيرد.
ــ آلودگي مزارع غلات به شته روسي گندم از حاشية مزارع شروع مي شود و شبكه هاي مراقبت مي بايست با بازديد هاي منظم اين مزارع را تعيين كنند. در صورت مشاهده آلودگي شديد، مي توان حاشية اين مزارع را به صورت نواري سمپاشي كرد.
اكسي ديمتون متيل EC 25%
ديمتوات EC 40%
پريميكارب WP 50% يك كيلو در هكتار)
و تيومتون EC 25% از سمومي هستند كه در صورت تراكم شديد شته روسي گندم، توصيه مي شوند.
شپشك:
شپشك ريشة گندم Porphyrophora tritici (Bod.)
(Margarodidae, Homoptera)
شپشك ريشة گندم Porphyrophora tritici (Bod.)
علاوه بر اين منطقه تا كنون از استان هاي آذربايجان غربي و شرقي، كردستان و كرمانشاه جمع آوري شده است. علاوه بر گندم و جو، برخي از علف هاي هرز گندميان نيز به عنوان ميزبان اين شپشك معرفي شده اند.
شپشك ريشة گندم روي ريشه و طوقة بوته هاي گندم مستقر شده و از شيرة گياهي تغذيه مي كند و فعاليت آن ضعيف شدن و كوتاه ماندن بوتهها را به همراه دارد.
حشرة ماده اين شپشك در اواسط تا اواخر خرداد در خاك تخم ريزي مي كند. دورة جنيني تخمها طولاني است (حدود 4 ماه). در اوايل مهر ماه به تدريج تفريخ مي شوند و پوره هاي سن1 روي ريشة گندميان مي روند. زمستان گذراني شپشك ريشة گندم به صورت پوره سن 1 در روي بوتهها ويا در خاك است و يك نسل در سال دارد.
يكي از دلايل افزايش جمعيت اين آفت را در كردستان، ريزش دانه هاي گندم به هنگام برداشت و فراهم شدن امكان تغذية آفت روي تك بوته هاي گندم در اراضي آيش بوده است. در اين شرايط پوره هايي كه در اوايل مهر ماه از تخم خارج مي شوند روي ريشة گندم هاي جوانه زده مي روند و قادرند با تغذيه از آنها از سالي به سال ديگر منتقل شوند.در اين ارتباط واحدي(1374) نتايج مشابهي بدست آورده است.
مديريت تلفيقي شپشك ريشة گندم
جلوگيري از ريزش محصول به هنگام برداشت، شخم پس از برداشت محصول و رعايت تناوب زراعي از بهترين روش هاي كنترل اين آفت است.
بال ريشك داران زيان آور گندم
چندين گونه تريپس از مزارع گندم و جو كشور گزارش شده اند.
نام علمي برخي از اين گونهها به شرح زير است:
Haplothrips tritici (Kurdjumov) (Phlaeothripidae, Thysanoptera)
Haplothrips aculeatus (Fabricius) (Phlaeothripidae, Thysanoptera)
Haplothrips reuteri Karny (Phlaeothripidae, Thysanoptera
Haplothrips flavitibia Williams (Phlaeothripidae, Thysanoptera)
Haplothrips niger Osborn (Phlaeothripidae, Thysanoptera)
Haplothrips subtilissimus Haliday (Phlaeothripidae, Thysanoptera)
Haplothrips tolerabilis Prisner (Phlaeothripidae, Thysanoptera)
Frankliniella intonsa (Trybom) (Thripidae, Thysanoptera)
در بين گونه هاي فوق H. tritici و H. aculeatusفراوان ترين گونهها روي غلات هستند. گونه اول اهميت اقتصادي بيشتري دارند.
آفات برنج:
آفت برنج و انواع آن موضوع مورد بحث ما در این مقاله میباشد یکی از اصلیترین و مهمترین غلات شناخته شده و همچنین مواد غذایی بیش از نیمی از مردم موجود در سراسر دنیا را تشکیل میدهد برنج بعد از گندم بیشترین مساحت زیر کشت را از آن خود کرده است و با توجه به جایگاه مهمی که این محصول در تامین غذای مردم دارد توجه به آفات برنج و شناسایی آنها برای کاهش ضایعات تولید و افزایش بهره وری موضوع بسیار مهمی است که باید به آن توجه ویژه داشته باشیم.
کرم ساقه خوار: (Chilo suppressalis)
کرم ساقه خوار به عنوان یکی از اصلیترین آفات برنج شناخته شده و به پروانهای از جنس ماده گفته میشود که رنگ آن زرد روشن و قهوهای روشن میباشد و در صورتی که کرم ساقه خوار به عنوان یکی از آفات برنج از نوع نر باشد رنگش به خاکستری تیره مایل میباشد. این حشره در صورتی که ماده باشد اندام درشت تر از جنس نر دارد.
بالهای جلویی این حشره به عنوان یکی از آفات برنج دارای چند لکه نقرهای و یک ردیف لکه سیاه میباشد. کرم ساقه خوار ماده در صورتی که بال هایش را باز کند چیزی در حدود ۲۵ تا ۳۵ میلیمتر اندازه خواهد داشت و همچنین کرم ساقه خوار نر در صورتی که بال هایش را باز کند در بین ۲۰ تا ۳۰ میلیمتر اندازه خواهد داشت.
تولید مثل: کرم ساقه خوار به عنوان یکی از آفت برنج به این صورت است که تخمهای این حشره در چند ردیف به رنگ زرد روشن بر روی برگهای گیاهان و در امتداد رگبرگها و یا روی غلافها جایگزین میشوند، سپس تخم بعد از گذشت مدتی سیاه رنگ شده و در این موقع لارو پوست تخم را سوراخ نموده و از آن خارج میشود. نوزاد کرم ساقه خوار که از تخم بیرون آمده سر بزرگی داشته و معمولاً رنگ آن قهوهای روشن میباشد. بیشترین میزان خسارتی که این آفت برنج ایجاد میکند در مرحله لاروی میباشد که از ساقههای برنج تغذیه مینماید.
کرم ساقه خوار در هنگام لارو در دو مرحله به بوتههای برنج به عنوان آفت برنج حمله میکند. در مرحله اول این آفت به ساقههای جوان برنج حمله کرده و به تدریج برنج رنگ زرد به خود گرفته و کم کم خشک میگردد که در نتیجه این کار ممکن است گیاه برنج جوانی خود را از دست بدهد. البته این موضوع به جنس برنج نیز بستگی داشته و در برخی از انواع برنج این آسیبها ترمیم میشود. خسارت دوم این آفت برنج در زمانی است که شبکههای نسل دوم به وجود میآیند که معمولاً از اوایل تیر ماه در تابستان فعالیت خود را آغاز مینماید.
کنترل شیمیایی:
پیشنهاد میگردد در زمانی که نسل اول و دوم کرم ساقه خوار در هر هکتار ۶ تا ۸ لارو باشد سمپاشی را آغاز نماییم. یکی از بهترین سم برای مبارزه با این آفت برنج دیازینون گرانوله میباشد.
کرم ساقه خوار (Chilo suppressalis)
سرخرطومی ریشه : (Hydronomus sinuaticollis Faust)
سرخرطومی ریشه یکی از انواع آفت برنج میباشد که سوسکی است که بدن کشیده و بیضی شکل داشته و رنگ آن سیاه بوده و بدن آن از فلزهایی به رنگ خاکستری روشن پوشیده شده است. از دیگر جزئیات این آفات برنج باید بگوییم که شاخهها و پنجههای این حشره رنگ قرمز متمایل به زرد داشته و این عرصههای کوتاه و کمی برآمده دارد خرطوم در این آفات برنج در جنس نر کوتاهتر بوده و در جنس ماده خرطوم بزرگتری وجود دارد ساختمان بدن این شاخهها حالت باریک و انتهای آن خرطوم است. این آفت برنج رنگ سفید داشته که سر آن قهوهای روشن است و همچنین پا ندارد.
اگر بخواهیم در مورد خسارت ایجاد شده توسط این آفت برنج سخن بگوییم میتوانیم بگوییم به طوری که این زمستان را به شکل لارو زندگی کرده و در عمق ۱۵ الی ۳۰ سانتی متری در خاک مزرعه زندگی میکند.
بعد از آن که در فصل بهار شیفره شد در اوایل آخر ماه از فصل بهار این خرداد ماه حشره از خاک خارج شده و تا اواخر تیرماه تخمک گذاری را انجام میدهد. جنس ماده از این آفت برنج این امکان را دارد تا در ریشه گیاه برنج تخمگذاری نماید بعد از اتمام فرایند تخم گذاری اولین نصب از این آفت برنج در اواسط ماه مرداد ظاهر میگردد. در مورد این آفت باید بگویم که خسارتی که نسل اول این حشره در برنج ایجاد مینماید بسیار بیشتر از نسل دوم میباشد. همچنین برای مقابله و کنترل شیمیایی این آفت برنج پیشنهاد میگردد تا با استفاده از حشره کشهای فسفره به سمپاشی برنج پرداخته و به صورت کامل این آفت برنج را از بین ببریم.
سرخرطومی ریشه : (Hydronomus sinuaticollis Faust)
زنجرک سبز: (Cicadella viridis L)
یکی از انواع مهمترین آفت برنج زنجرک سبز میباشد که جنس نر این حشره چیزی در حدود ۵ الی ۷ میلیمتر طول داشته و همچنین جنس ماده این آفت چیزی در حدود ۷ الی ۹ میلی متر طول دارد. ساختمان بدن این آفت به این صورت است که بدن باریک و کشیده داشته و معمولاً رنگ سبز دارد. این آفت برنج زمستان را به صورت تخم در زیر پوست درختان و اطراف مزارع برنج در جایی که رطوبت زیادی وجود دارد سپری میکند تخمگذاری این آفت به صورت گروهی و دستهجمعی انجام شده و در سطح داخلی غلاف برگ برنج انجام میگردد.
این آفت برنج خسارت خود را برنج به این صورت عملی میسازد که خرطوم خود را به بافت گیاه فرو میبرد و از شیره گیاه تغذیه میکند و همچنین در این حال که از شیره گیاهی تغذیه میکند مواد سمی را ترشح کرده و آن را به گیاه تزریق مینماید که در نتیجه اختلالات فیزیولوژی در گیاه ایجاد میگردد. بهترین روش جهت کنترل شیمیایی و مقابله با این آفت برنج استفاده از حشره کشهای فسفره در مزارع برنج میباشد.